دل سائل به نظرهای کریمانه خوش است
بر در دوست نشستن چه فقیرانه خوش است
با گدایی درش منصب شاهانه خوش است
مست ساقی شدن از گوشۀ میخانه خوش است
مستی جان من از جام حسین است حسین
چشم دریاییام از نام حسین است حسین
عالمی دایره و نقطۀ پرگار حسین
رحمت واسعۀ حضرت دادار حسین
پسر فاطمه و حیدر کرار حسین
بر عقیله شده او دلبر و دلدار حسین
بینیاز از همه عالم شده محتاج درش
شده روشن همه عالم به نگاه قمرش
هرکه شد خاک نشین در او بالا رفت
قطرهای آمد و از درگه او دریا رفت
بینشان آمد و زین در چقدر آقا رفت
هر که دیدار حسین رفت ز پایین پا رفت
تا که بر سینه دو دستی ز ارادات آمد
عرض حاجت به زبان نامده حاجت آمد
اوست آنکس که غمش دیدۀ تر میخواهد
عطر سیب حرمش فیض سحر میخواهد
نکته اینجاست هر آن کس که نظر میخواهد
عاشقی کار حسین است، جگر میخواهد
نوکری میطلبد راه حسین بن علی
بی سری میطلبد راه حسین بن علی
میچکد خون دل از رشتۀ مویت بر نی
میرسد صوت خوش از نای گلویت بر نی
بس که زیبا شده آن روی نکویت بر نی
سنگها بوسه گرفتند ز رویت بر نی
روی نی قاری قرآن پیمبر شدهای
آتشی بر دل غمدیدۀ خواهر شدهای